آزار جنسی کودکان در مدارس
معاون یک مدرسه ابتدایی غرب تهران به اتهام آزار و اذیت جنسی دانش آموزان بازداشت شد. پرونده در شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدعلی کشکولی در دست بررسی است. پدر و مادر پسربچه ۱۱ ساله پس از کنجکاوی در باره تغییر رفتار فرزند خود، متوجه شدند که کودک در مدرسه مورد آزار و اذیت معاون قرار گرفته است. بعد از فاش شدن ماجرا، والدین پسر بچه ۱۱ ساله دیگری نیز با مراجعه به دادگاه علیه معاون مدرسه به اتهام آزار و اذیت فرزندشان شکایت کردند. متهم دارای همسر و فرزند است.
محاکمه این فرد و انتشار اخبار آن می تواند منجر به افزایش آگاهی خانواده ها و مدیران آموزش و پرورش و معلمان و مربیان و دانش آموزان نسبت به یک آسیب اجتماعی شود که معمولا به دلیل شرم و حیا پیرامون آن گفت و گویی صورت نمی گیرد. هر چند درباره گستردگی این پدیده نمی توان اظهار نظر کرد اما ناآگاهی خانواده ها و پرده پوشی مسئولین نسبت به این موضوع، شرایط بسیار مساعدی برای افراد ناهنجار جنسی فراهم می سازد.
اولیای دانش آموزان برانگیخته و عصبانی با تجمع در مدرسه و مراجعه به اداره خواستار رسیدگی جدی به این مساله شدند. مسئولان آموزش و پرورش شهر تهران با حضور در مدرسه و جابجایی مدیر و کادر اداری مدرسه از والدین دلجویی کردند. رییس منطقه نیز استعفا کرده است. در جلسه غیر علنی دادگاه که هفته گذشته برگزار شد، متهم، اتهام وارده را انکار کرد و ادامه رسیدگی به روز دیگری موکول شد. قاضی برای متهم قرار بازداشت صادر کرد.
وزارت آموزش و پرورش طبق معمول در باره این اتفاق اطلاع رسانی رسمی نکرد. مسئولان آموزش و پرورش اخبار مربوط به آسیب های اجتماعی در محدوده مدارس، را منتشر نمی کنند و معمولا در برابر پرسش های خبرنگاران گارد دفاعی می گیرند. یک مسول آموزش و پرورش گفت: درصورت اثبات لواط احتمالا متهم با حکم اعدام مواجه خواهد شد.
در طول سال تحصیلی نگرانی های اخلاقی اغلب روی جلوگیری از ارتباط بین دانش آموزان دختر و پسر در ساعت تعطیلی مدرسه متمرکز است. گاهی برای جلوگیری از این ارتباط، اتومبیل های گشت نیروی انتظامی در اطراف برخی از مدارس دخترانه مستقر می شوند. اما اذیت و آزار جنسی دانش آموزان در مدارس به دلیل جنبه پنهان آن، حساسیت چندانی برنمی انگیزد. به نظر می رسد این پدیده در مدارس دورافتاده روستایی و عشایری رواج و گسترش بیشتری داشته باشد.
واکنش معلمان به این حادثه متفاوت بود. یک خانم معلم با استقبال از رسانه ای شدن خبر گفت: “ما معلمان و اولیا حواسمون را باید بیشتر جمع کنیم و دانش آموزانمان و فرزندانمان را در هر سنی با رعایت شرایط نسبت به آزار جنسی چه مدرسه یا هر محیط دیگر آگاه کنیم.” یک دبیر دبیرستان گفت: “معاون مدرسه اگر به بچه ها بگوید که بالای چشمتان ابروست، خانواده ها خوششان نمی آید و معلم را بیچاره می کنند. پدر و مادر با یک بچه نمی توانندمدارا کنند اما از معلم شکایت و او را زندانی میکنند”. معلم دیگری هم نوشت: “رسانه ها چرا اخبار فداکاری معلمان را منتشر نمی کنند و دنبال خبرهای منفی در باره این قشر زحمتکش می روند.” با این حال بیشتر بیشتر معلمان خواستار برخورد با این گونه ناهنجاری ها هستند.
پدیده پدوفیلیا (pedophilia ) یا بچه بازی،نوعی ناهنجاری یا عادت جنسی است که علامت آشکار آن ابراز علاقه شدید به کودکان است. این ناهنجاری در همه جوامع از پیشرفته تا عقب مانده وجود دارد. شخص پدوفایل ممکن است پیر یا جوان، مرد یا زن، ثروتمند یا فقیر، تحصیلکرده یا بیسواد و کم سواد باشد، اما اکثر پدوفیل ها مرد هستند زیرا پدوفیلیا با نوعی قدرت نمایی همراه است. پدوفایل ممکن است به جنس موافق یا مخالف خود تمایل نشان دهد. برخی پدوفایلها (pedophile) با کودک رابطه جنسی برقرار می کنند، اما عده ای دیگر با نوازش کردن یا لخت کردن کودک بدون تماس جنسی (ملاعبه ) و حتی شوخی های کلامی ارضا می شوند.
خوابگاه های دانش آموزی فرصت بی نظیری در اختیار پدوفایل ها قرار می دهد. این بیماری یا انحراف در میان همه اقشار اجتماعی دیده می شود. خطر افراد پدو فایل در میان معلمان، مربیان ورزشی، روحانیون، سرپرستان شبانه روزی ها که با کودکان ارتباط منظم و درازمدت دارند، بیشتر است.بیمار پدوفایل بیش از ۱۶ سال سن دارد و قربانی پدوفیلیا معمولا کودک زیر ۱۳ سال است.
سوء استفاده جنسی از دانش آموزان، در همه جای دنیا رواج داردو پدیده ای مخصوص ایران یا جهان سوم نیست. محاکمه افراد پدوفایل (pedophile) و اخراج آنها از مشاغل آموزشی و زندانی کردن آنها، در کشورهای پیشرفته امری عادی است و اخبار آن به راحتی در اختیار رسانه ها قرار می گیرد. در کشورهای غربی با اینکه رابطه جنسی دو فرد بالغ با رضایت طرفین عادی است، اما رابطه جنسی افراد بالای ۱۸ سال با افراد زیر ۱۸ سال تجاوز به کودک محسوب می شود و چون یک طرف رابطه کودک است، مجازاتهای سنگینی برای فرد بزرگسال درگیر در این رابطه در نظر گرفته می شود.
از آنجایی که روانشناسان معتقدند بیماری پدو فیلیا با زندانی کردن متهم، درمان نمی شود، در برخی کشورها اطلاعات افراد پدوفایل بعد از خاتمه زندان در اختیار عموم قرار می گیرد و خانواده ها می توانند مطمئن شوند که آیا فرد بچه باز در نزدیکی محل سکونت آنها زندگی می کند؟ و اگر پاسخ مثبت است این فرد چه مشخصاتی دارد.
راه موثر مقابله با این پدیده، آموزش جداگانه خانواده ها و معلمان و دانش آموزان است. کودکان و بزرگسالان باید با نشانه های این ناهنجاری آشنا شوند و در مقابل آن واکنش نشان دهند. شناسایی همه افراد پدوفایل در مشاغلی که با کودکان سروکار دارند، عملا غیر ممکن است به همین دلیل باید موقعیت و زمینه رفتار پدوفیلیا را محدودکرد.
به کودکان باید آموزش داد که هیچکس حق ندارد برخی نواحی بدن آنها را لمس کند. کودکان نباید بجز پدر و مادر و افراد درجه یک خانواده به فرد دیگری اعتماد کنند. به کودک باید بیاموزیم که از غریبه ها خوراکی و هدیه قبول نکند و به رفتارهای محبت آمیز غریبه ها واکنش مثبت نشان ندهد. کودک باید یاد بگیرد که اگر با یک موقعیت غیر عادی روبرو شد می تواند فریاد بزند و تقاضای کمک کنند. معلم ها و عوامل اجرایی مدرسه باید برای انجام ندادن رفتارهایی که ممکن است ترویج پدوفیلیا تفسیر شود آموزش ببینند.
چگونه می توانیم یک شخص مشکوک به پدوفیلیا را از روی رفتار او شناسایی کنیم؟ نمونه هایی از رفتاری افراد مشکوک به پدوفیلی در محیط مدرسه از این قرار است: ابراز محبت و توجه غیرعادی به برخی از دانش آموزان و نوعی شوریدگی و رفتار التهاب آمیز در کلاس، شوخی های غیرعادی مانند گفتن جوک هایی با مضامین جنسی در کلاس، تکه انداختن و متلک گفتن با درونمایه جنسی در کلاس، ایجاد رابطه غیر عادی و دوستانه با برخی از دانش آموزان مانند رد و بدل کردن شماره تلفن همراه و ارسال اس.ام.اس و بلوتوث، ماندن در کلاس همراه با تعدادی از دانش آموزان در زنگهای تفریح، تماس بدنی و لمسی با دانش آموزان مانند نوازش سر و صورت و گردن دانش آموز به عنوان تشویق یا ابراز محبت و…
البته باید توجه کنیم که اولا فرد پدوفایل ممکن است به گرایش انحرافی خود آگاهی نداشته باشد و ثانیا بروز برخی از این رفتارها را نباید الزاما به عنوان نشانه قطعی پدوفیلیا ارزیابی کرد. یک نکته باید به معلمان آموزش داده شود: رفتار معلم و مربی در مدرسه نباید سلیفه ای باشد. آموزش و پرورش باید برای رفتار معلم ومربی پروتکل وضع کند و عوامل مدرسه موظف باشند در چارچوب آن عمل کنند. در شرایط هرج و مرج رفتاری و عمل بر اساس سلیقه و نظر شخصی در محیط های آموزشی و فقدان نظارت موثر افراد پدو فایل از آب گل آلود ماهی می گیرند.
دکتر سیروس شمیسا که کتاب “شاهدبازی در ادبیات فارسی” را نوشته معتقد است که یونانیان، مروّج عشق افلاطونی و بدون تماس جنسی بودند، در ایران اما ترکان غزنوی به این رابطه حالتی کاملا زمینی و مادی دادند. به عقیده شمیسا شاهد بازی عرفای ما که در اشعار آنها به وضوح دیده می شود، به سمت فلسفه یونانیان گرایش داشته است. در باب پنجم گلستان،سعدی حکایتی دارد که با این جمله آغاز می شود: “در عنوان جوانی، چنانکه افتد و دانی با شاهدی سرو سری داشتم…”. در دوره افلاطون و سقراط، شاهد بازی بسیار معمول بوده است. در یونان باستان عشق جسمانی، رابطه با زن و لذت بردن از زیبایی او و به دنیا آوردن بچه و عشق روحانی شامل رابطه با نوجوانان پسر بوده است. در عشق افلاطونی، مرد بالغ به جای بدن، درگیر ذهن و فکر نوجوان است. شاهد بازی و پدوفیلیا وجوه مشترک و درعین حال تفاوت هایی دارند. در بچه بازی، مرد میل جنسی به کودکان دختر و پسر دارد اما در شاهدبازی گرایش به نوجوانِ پسر است.
ناظم یکی از مدارس تهران، آزارگر جنسی بود
شکایت والدین یک دانشآموز تهرانی از ناظم مدرسه، باعث باز شدن یک پرونده جنجالی و حساس شده است. اتهام این ناظم ۳۳ ساله متاهل، ابتدا “آزار و اذیت” اعلام و او در جلسه اول دادگاه منکر این اتهام شد اما در ادامه روند رسیدگی به این پرونده، پدر و مادر پسربچه دیگری هم اتهام مشابهی را مطرح کردند و کم کم موضوع به رسانهها درز پیدا کرد. حالا به صراحت عنوان شده که این آقای ناظم به دانشآموزان دیگری هم تجاوز کرده است. با این حال وزارت آموزش و پرورش سیاست سکوت در پیش گرفته و والدین کودکان آسیبدیده را هم از صحبت با رسانهها منع کرده است. روز در گفتوگو با یک نماینده مجلس، یک فعال حقوق کودکان و یک معلم باسابقه به بررسی این موضوع پرداخته است.
تایید تجاوز به ۶ کودک و پیگیری مجلس
مونیکا نادی، عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کوکان به روزنامه شهروند گفته است که تجاوز این مرد به ۶ کودک دانشآموز از طریق پزشک قانونی تایید شده و تعداد دیگری از دانشآموزان این مدرسه هم گفته اند ناظم مدرسهشان آنها را آزار و اذیت کرده و حالا برای تأیید ادعایشان درحال رفت و آمد به پزشکی قانونیهستند.
فرهاد بشیری، عضو کمیسیون آموزش تحقیقات مجلس شورای اسلامی به “روز” میگوید که در جلسه کمیسیون این موضوع مطرح شده و اعضای کمیسیون با مسئولین آموزش و پرورش در ارتباط اند و مدیران آموزش و پرورش هم مشغول پیگیری این مساله هستند.
این نماینده مجلس همچنین خبر میدهد که چند تن از اعضای کمیسیون آموزش به مدرسه رفته و با برخی از دانش آموزان و اولیا صحبت کردهاند. او اما مفاد این جلسات را فاش نمیکند و تنها میگوید: “این دیدار در راستای تحقیقات بوده است. شما بدانید که سیستم آموزش و پرورش، دستگاه قضا و همچنین کمیسیون آموزش مجلس به صورت جدی پیگیر این مساله است.”
مشیری در خصوص اینکه آیا تاکنون گزارشهای دیگری در خصوص این قبیل اتفاقات به مجلس رسیده است یا خیر، پاسخ میدهد: “این مساله نمیتواند عمومی باشد. یک وقتهایی مسائل این چنینی پیش میآید، در همه جای دنیا هم هست. مهم این است که اراده برخورد با این حرکت زشت در مسئولین وجود دارد و با جدیت این مساله دنبال خواهد شد.”
او تاکید میکند: “اگر کسی موردی سراغ دارد بیاید بگویند تا کمیسیون آموزش و آموزش و پرورش آن را پیگیری کنند.”
اما در سوی دیگر، خسرو منصوریان، فعال حقوق کودکان که با “روز” گفتوگو میکند معتقد است: “این تنها یک مورد است که برملا شده و هیچ تضمینی نیست که موارد دیگری وجود نداشته باشد. به عنوان یک مربی تعلیم و تربیت و یک کنشگر اجتماعی باید انتظار موارد این چنینی را داشته باشیم. مسلما این تنها نمونه نیست و نخواهد بود.”
“ما با بعضی از این بچهها صحبت کردهایم. آنها میگویند بعضی همکلاسیهایشان را در قسمتی از مدرسه دیدهاند که ناظم مدرسه درحال تجاوز به آنهاست ولی چون این بچهها نمیدانستند که او چه کار میکند، اینطور تعبیر کردهاند که ناظم همکلاسیشان را تنبیه میکند.” این را مونیکا نادی، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان گفته و ادامه داده است: “گاهی اوقات یکی از دانشآموزان را سر صف قرار میداده و از بقیه دانشآموزان میخواسته تا به او بگویند پسر بد و بیادبی است، بقیه دانشآموزان هم همین کار را میکردهاند.”
یک معلم بازنشسته آموزش و پرورش که هماکنون در مدرسهای غیر انتفاعی تدریس میکند به “روز” میگوید: “این سئوال به طور جدی مطرح است که چطور مدیر و پرسنل مدرسه، ۵ سال در کنار این ناظم قرار داشته و متوجه رفتار مشکوک او نشدهاند؟ جالب است که بچهها عمل تجاوز را دیدهاند اما هیچ شخص دیگری از پرسنل مدرسه متوجه نشده است!”
این معلم شاغل در تهران با استناد به تجربیاتش میگوید: “در برخی موارد خود مدرسهها عملا دست به لاپوشانی میزنند و اجازه نمیدهند ماجراهای اینچنینی به بیرون از مدرسه درز پیدا کند. چرا که معتقدند مدرسهشان بدنام میشود و آبروی حرفهای کارکنان میرود. بنا بر این در موارد مشابه، مدیران و دیگر کارکنان مدرسه، ماجرا را در نطفه خفه میکنند تا صدایی از کسی بلند نشود.”
در همین خصوص خسرو منصوریان، فعال حقوق کودکان هم به “روز” میگوید: “علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد. باید در جذب کادر مدرسه از مدیر گرفته تا مستخدم نظارت کارشناسی و دقیق انجام شود. بچهها باید آموزش ببینند که در صورتی که کسی به هر طریقی، هر نقطهای از بدنشان را لمس کرد یا با آنها سخنان غیر معمول گفت و محبت خارج از عرف کرد، بلافاصله به پدر و مادرشان اطلاع دهند. ضمن اینکه واحدها و نیروهای اجتماعی هم باید در جامعه حضور داشته باشند که خانوادهها و کودکان در مواجهه با تجاوز و خشونت از آنها کمک بگیرند. این کار شدنی است همانطور که در همه دنیا شده است.”
منصوریان ادامه میدهد: “اما اگر فکر کنیم این مورد اخیر تنها موردی است که پیش آمده و وجود دارد و تنها به حل این مورد اکتفا کنیم، مبارزه با معلول کردهایم نه علت. علت همچنان وجود دارد و قربانی میگیرد.”
معلم بازنشستهای هم که با روز گفتوگو میکند مانند منصوریان به نحوه نظارت آموزش و پرورش به کادر مدرسه انتقاد دارد: “ما پس از ۳۰ سال خدمت در آموزش وپرورش برای استخدام در یک مدرسه غیرانتفاعی دوباره باید توسط حراست آموزش و پرورش صلاحیتمان تایید شود. تازه اگر تحقیقات درستی بود، ایرادی نداشت اما تحقیقاتشان هم حول محور حضور در نماز جمعه، حجاب، گرایش سیاسی و… است نه صلاحیت سلامت روان برای به عهده گرفتن مسئولیت دانشآموزان.”
به گفته شیرزاد عبدالهی، کارشناس مسائل آموزشی، مسئولان آموزش و پرورش اخبار مربوط به آسیبهای اجتماعی در محدوده مدارس را منتشر نمیکنند و معمولا در برابر پرسشهای خبرنگاران گارد دفاعی میگیرند.
ثریا عزیزپناه، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز در نشستی که اخیرا توسط این انجمن برگزار شده انتقادی در همین راستا به آموزش وپرورش وارد کرده است: “سئوال ما بهعنوان یک نهاد مدنی این است که آموزش و پرورش چه زمانی میخواهد از این عرف و عادت غلط رایجش فاصله بگیرد و سیستم پرورشی و تربیتیاش را نو کند. هرگاه چنین اتفاقاتی میافتد، مسئولان آموزش و پرورش توان زیادی میگذارند تا این مساله درز پیدا نکند. مثلا در همین پرونده تجاوز ناظم مدرسه به دانشآموزان پسر، ما از طریق خانوادهها متوجه شدیم که مسئولان آموزش و پرورش به آنها گفتهاند ما از شما دراینباره حمایت زیادی میکنیم، وکیل میگیریم و برای بچههایتان جلسات رواندرمانی برگزار میکنیم، ولی شما با رسانهها دراینباره حرف نزنید. از طرف دیگر درحال حاضر حدود ۱۲میلیون دانشآموز به مدت ۱۲سال در اختیار آموزش و پرورشاند و این انتظار میرود که ابتداییترین مسائل به آنها آموزش داده شود، درحالیکه این اتفاق نمیافتد.”
شیرزاد عبداللهی کارشناس مسائل آموزشی در یادداشتی که در “روز” منتشر شده آورده است: ” در طول سال تحصیلی نگرانیهای اخلاقی اغلب روی جلوگیری از ارتباط بین دانش آموزان دختر و پسر در ساعت تعطیلی مدرسه متمرکز است. گاهی برای جلوگیری از این ارتباط، اتومبیلهای گشت نیروی انتظامی در اطراف برخی از مدارس دخترانه مستقر میشوند. اما اذیت و آزار جنسی دانشآموزان در مدارس به دلیل جنبه پنهان آن، حساسیت چندانی برنمیانگیزد. به نظر می رسد این پدیده در مدارس دورافتاده روستایی و عشایری رواج و گسترش بیشتری داشته باشد.”
لزوم آموزش و توانمندسازی کودکان
سوءرفتار جنسی میتواند اعم از نگاه جنسی، لمس، دست کشیدن تا هرگونه رفتار جنسی توسط یک فرد بزرگتر با کودک باشد. این را عضو هیات مدیره انجمن روانپزشکان کودک و نوجوان ایران گفته و اضافه کرده است: “ممکن است هیچ گونه رفتار جنسی با کودک انجام نشود اما کودک در معرض رفتارهای جنسی باشد یعنی یا شاهد این رفتارها باشد یا اینکه فیلم و عکس رفتارهای جنسی را ببیند که در محدوده سنی کودک نیست که این نمونهها نیز مصداق سوء رفتار جنسی هستند.”
به گفته الهام شیرازی، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، سوءرفتار جنسی میتواند بین دو کودک که هر دو زیر ۱۸ سال هستند و یکی از آنها بزرگتر باشد انجام بگیرد.
دولتآبادی، روانشناس و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان هم میگوید: “مطرحشدن بحث پیشگیری از انواع کودکآزاری جامعه را آگاهتر و مجهزتر میکند تا افراد از نظر علمی و عملی بتوانند جلو عوارض کودکآزاری را بگیرند و کودکان را توانمندتر کنند. این کار برعهده خانواده است تا خود را به اطلاعات کافی مجهز و از فرزندان محافظت کند. چنین کاری به سرمایهگذاری با حوصله و بدون ترساندن کودکان نیاز دارد تا از عوارض روانی آن کاسته شود و کودکان بتوانند نشانههای خطر را شناسایی کنند.”
به گفته او وزارت آموزش و پرورش میتواند با بازبینی مسئولیت خود، بچهها را با هشدارهای قوی و سازنده، در برابر انواع رفتارهای پرخطر، تقویت کند و در این صورت است که میتوان برای آینده جامعه سالم سرمایهگذاری کرد، درحالیکه وقتی به دلیل انگ و آبرو، اتفاقاتی مانند آزارهای جنسی را پنهان کنیم، اثرات مخربتری خواهد داشت.
خسرو منصوریان، فعال پر سابقه حقوق کودکان با اشاره به اینکه کودکی که به هر نحوی مورد تجاوز قرار میگیرد نیاز به جلسات مداوم روانکاوی دارد تا بتواند از این مساله عبور کند و به زندگی عادی برگردد، نقش مددکاران اجتماعی را هم موثر میداند و توصیه میکند: “بچههایی که تحت تجاوز یک مرد قرار میگیرند از یک مددکار اجتماعی با تجربه که بهتر است زن باشد، کمک بگیرند.”
او یادآور میشود تجاوز به محیط مدرسه محدود نمیشود و باید خانواده، محله و جامعه را سالمسازی کنیم، باید به بچهها بیاموزیم که هر رفتار مشکوکی را بدون نگرانی از واکنش آنها و واکنش متجاوز به پدر و مادرشان منتقل کنند.
شیرزاد عبداللهی